loading...
حماسه یازدهمین انتخابات جمهوری اسلامی ایران
امیر عباس بازدید : 5 شنبه 18 خرداد 1392 نظرات (0)

طمع دشمن در انتخابات مجلس

«ما دشمن داريم»، اين جمله اي است كه فهم آن در آستانه انتخابات براي كاركشته هاي سياست درايران، گاه بسيار دشوار و بلكه ناممكن مي شود. تجربه «غفلت از دشمن» به لحاظ تاريخي در ايران ديرينه است و درسال هاي اخير هم مكرر رخ داده است. از مدعيان اصلاحات كه توقعي نيست، اما اصولگرايان هم در اين سال ها گاه چنان در گرداب مهيب زد و خورد هاي فرقه اي غرق شده اند كه پاك از يادشان رفته دشمني بي رحم و زيرك در كمين ايران عزيز نشسته كه اگر غلبه پيدا كند، خط كشي هاي درون جريان اصولگرا كه سهل است حتي به مرزبندي هاي اصولگرا و اصلاح طلب هم در موارد مهمي هيچ اعتنا نخواهد كرد.

گاه در ايران برخي تصور مي كنند كه همه طراحي هاي دشمن عليه نظام اسلامي «بيروني» است و في المثل امريكا هر چه بخواهد بكند در شوراي امنيت، عراق يا خلاصه جايي خارج از مرز ها انجام خواهد داد. رهبر بصير انقلاب روز شنبه اين حقيقت بسيار مهم را مورد تاكيد قرار دادند كه دشمن براي صحنه داخلي ايران هم طراحي ها دارد و خصوصا در انتخابات آتي مجلس از دشمن نبايد غافل بود. نگاهي كوتاه به تاريخ يكصد سال اخير ايران و حتي نظر به آنچه پس از انقلاب در ايران رخ داده به خوبي نشان مي دهد كه بازيگران مختلف -حتي دلسوز- هر گاه از نقش «عامل خارجي» در صحنه داخلي كشور غافل شده اند خسارت هايي بزرگ بر ملك و ملت وارد آمده است. نمونه روشن آن انقلاب مشروطه است كه درست از وقتي عامل خارجي نقش آفريني خود را در آن آغاز كرد، نطفه انحرافات هم يكي پس از ديگري منعقد شد.

امروز ساده انديشي محض است اگر تصور كنيم دشمن صحنه فوق العاده حساسي مانند انتخابات مجلس را رها خواهد كرد و تلاشي براي نقش آفريني در آن نمي كند. اتفاقا دلايل مهمي هست كه نشان مي دهد دشمن بيش از هر زمان ديگري به صحنه داخلي ايران چشم دوخته و با انجام طراحي هايي پيچيده قصد دارد تاثير مطلوب خود را بر اين صحنه بگذارد. اصلي ترين عامل هم اين است كه دشمن غربي و در راس آن امريكا به وضوح به اين نتيجه رسيده كه هيچكدام از طراحي هاي بيروني آن عليه ايران اسلامي چه در شوراي امنيت و چه در خارج از آن، چه درباره بحث هسته اي و چه غير از آن، امكان توفيق ندارد و اگر قرار باشد عليه نظام اسلامي اقدام موثري صورت بگيرد حتما بايد آن را از داخل سازمان داد. حجم اظهار نظرهايي كه طي سال هاي گذشته درباره لزوم حمايت از نيروهاي غرب گرا در داخل ايران و «حل مسئله ايران از درون» توسط سران نظام جهاني سلطه صورت گرفته بيرون از شماره است. حالا كه دشمن در خارج از مرزها در مقابل نفوذ و اقتدار ايران ناتوان شده و خود به اين امر اذعان دارد، معقول است اگر تصور كنيم كه به داخل ايران روي خواهد آورد و سعي خواهد كرد پروژه اي را كه در صحنه منطقه اي و فرامنطقه اي از انجام آن ناتوان بوده لابلاي كشمكش هاي داخلي جلو ببرد و به نتيجه برساند. علاوه بر شكست در منطقه و فرامنطقه، عامل ديگري كه در توجه بيشتر غرب به صحنه داخلي ايران موثر بوده اين است كه تصور مي كنند مجموعه اي قابل اعتنا از نيروهاي غرب گرا درون ايران سازمان داده اند كه مي توانند به عنوان نمايندگان امين فرهنگ مدرن روي آنها حساب كنند و خود صرفا از بيرون به حمايت آنها بپردازند. بنابر اين به طور خلاصه مي توان گفت تجميع اين دو عامل، يعني «شكست در بيرون» و «فراهم بودن مجاري طمع و ابزارهاي دخالت در داخل» علت هاي اصلي توجه عميقي است كه دشمن خارجي به انتخابات مجلس هشتم در ايران نشان خواهد داد و علامت هاي اين تلاش از هم اكنون پيداست.

اصلاح طلبان تندرو در ايران -خود بپذيرند يا نه- تبديل به «نقطه اميد» و «مجاري طمع» دشمن در ايران شده اند. يك رصد ساده روي خروجي خبرگزاري هاي غربي نشان مي دهد كه چگونه از وقتي امريكايي ها فهميده اند توليد فشار موثر بر ايران در صحنه هاي منطقه اي و فرامنطقه اي -با شدتي كه ايران را به تجديد نظر در رفتارش وادارد- عملا ناممكن شده، ادبيات مقام هاي آن كشور هم دگرگون شده و به جاي سخن گفتن از برنامه هاي براندازانه ، درباره لزوم برقراري دموكراسي و حكومت قانون(؟!) در ايران سخن مي گويند. كاندوليزا رايس چند ماه قبل رسما اعلام كرد امريكا سياست تغيير رژيم در ايران را كنار گذاشته و از اين پس به دنبال تغيير رفتار رژيم ايران خواهد بود. پس از آن گزارش شوراي اطلاعات ملي امريكا -كه متاسفانه هرگز در داخل ايران به شكل همه جانبه تحليل نشد- حمله نظامي به ايران را منتفي كرد، در مرحله بعد اطلاعات دقيقي وجود دارد كه امريكايي ها برنامه ريزي كرده اند تا قطعنامه سوم تحريم ها، هم از حيث زمان و هم از نظر محتوا به گونه اي باشد كه بيشترين تاثير را در جهت مطلوب غرب بر انتخابات مجلس در ايران بگذارد. مهم ترين فاكتوري كه غرب را به نتيجه بخش بودن اين فرايند اميدوار كرده و آنها را واداشته تا روي آن سرمايه گذاري كنند اين است كه احساس مي كنند گروه نزديك به آنها در ايران -طيف تندرو اصلاح طلب- تنها نقطه اميدي است كه مي تواند آرزوهاي بربادرفته آنها در زمينه تغيير رفتار نظام اسلامي و همگرا شدن آن با نظم مطلوب منطقه اي و بين المللي امريكا را محقق سازد.

برخي از اصلاح طلبان ايراني هم البته انصاف بايد داد در جلب توجه غرب هيچ كوتاهي نكرده اند اگرچه غربي ها اگر اهل عبرت گرفتن از تاريخ بودند مي فهميدند سرمايه گذاري روي جماعتي با اين مشخصات مفهومي جز «آتش به مال زدن» ندارد. شعارهاي فعلي اصلاح طلبان -كه مي توان حدس زد تا زمان انتخابات روز به روز پر رنگ تر خواهد شد- دقيقا با خط تبليغي دشمن منطبق است. بيانيه هاي حزب مشاركت با اعلاميه هاي رسمي كه روي سايت وزارت خارجه امريكا قرار دارد، با اخبار و تحليل هاي راديو فردا و با اعترافات كساني كه امروز وابستگي آنها با سرويس هاي جاسوسي دشمن محرز است، هيچ تفاوتي ندارد. البته آقايان تا امروز هيچ توضيحي درباره اين هماهنگي نداده اند اما نتيجه اي كه از آن بايد گرفت چندان پيچيده نيست. نمونه حمله نظامي به ايران را به ياد بياوريد. در حالي كه حتي خود امريكايي ها هم گوشه و كنار ابا نداشتند از اينكه بگويند همه هدفشان از آن همه سروصدا قرار دادن ايران در موضع ضعف و بعد به خيال خودشان آغاز مذاكرات با آن است، آقايان اصلاح طلب در داخل به شهادت همه آنچه گفتند و نوشتند حتي تند و تيزتر از امريكا درباره خطر قريب الوقوع حمله عليه ايران در ظاهر به نظام هشدار مي دادند و در واقع مردم را مي ترساندند. حالا كه موضوع چنانكه امريكا خود رسما اعلام كرده كاملا منتفي است -واز ديد ما از همان موقع هم منتفي بود- آيا كسي هست كه توضيح بدهد آن همه آب به آسياب دشمن چرا ريخته شد؟

امريكايي ها تصور مي كنند هواداراني در ايران دارند كه كار مطلوب امريكا را مي كنند در حالي كه خيال مي كنند در حال انجام كار مطلوب خود هستند. اين براي يك سرويس اطلاعاتي بهترين حالت است: كساني در واقع اهداف آن را پي گيري كنند در حالي كه تصور مي كنند به دنبال خير و صلاح خود هستند. روز يكشنبه دبير كل سابق حزب مشاركت به روزنامه سرمايه گفت ما مهم ترين مشكل كشور را دموكراسي مي دانيم. امريكا هم دقيقا همين را مي گويد. اين جمله حتي از حيث ووردينگ با آنچه در اعلاميه هاي رسمي كاخ سفيد مي آيد، يكي است. درست است كه اصلاح طلبان در سال هاي پس از خروج از قدرت از اميدي كه به حضور امريكا در منطقه بسته اند، به صراحت سخن نمي گويند -گرچه اين پرده پوشي مختص اصلاح طلباني است كه در احزاب رسمي حضور دارند و الا نيروهاي راديكال تر آنها كه عموما به وب نويسي اشتغال دارند به اين اميد تصريح هم كرده اند- اما به راحتي مي توان حسابي را كه روي عامل خارجي كرده اند، لابلاي اظهاراتشان مشاهده كرد. اينكه آيا اين اصلاح طلب نوازي هم به يكي ديگر از اشتباه محاسبه هاي امريكا درباره ايران تبديل خواهد شد يا نه، محتاج بحث تفصيلي است اگرچه نتيجه آن از قبل به راحتي قابل پيش بيني است.

اين مسئله هم كه برنامه اصلاح طلبان پس از ورود به مجلس چيست، موضوع نوشته هايي ديگر خواهد بود. غرض اين نوشته فقط روشن كردن اين موضوع بود كه چرا نبايد از نقش دشمن در انتخابات آتي غافل بود و طبعا روي سخن در چنين نوشته اي با اصولگرايان است. همه سخن اين است كه بخشي از جبهه حريف اصولگرايان در انتخابات آتي نه يك جناح ديگر داخل نظام، بلكه خود دشمن است. هر يك صندلي مجلس را در اين شرايط بايد به گونه اي ديگر ديد.

امیر عباس بازدید : 4 شنبه 18 خرداد 1392 نظرات (0)

24 خرداد 1392 دو انتخابات مهم و سرنوشت‎ ساز برگزار می‎شود. یازدهمین دوره انتخابات ریاست‎جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا نه‎تنها در تحولات کشور بلکه در تحولات منطقه و جهان از حیث میزان مشارکت مردم و گرایش سیاسی پیروز در انتخابات تأثیرگذار خواهد بود.

 قانون اساسی جمهوری اسلامی که میثاق ملی همگانی است، براساس اصل ششم، اداره کشور در جمهوری اسلامی را متکی بر آراء و از راه انتخابات و همهپرسی میداند. همچنین از 177 اصل و 14 فصل قانون اساسی، فصول و اصول مهمی به حقوق مردم (فصل سوم، اصل 19 تا 42؛ فصل پنجم، حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن، اصل 56 تا 61؛ فصل نهم قوه مجریه، اصل 113 تا 151 و فصل هفتم، شوراها، اصل 100 تا 107) و انتخابات شوراها و ریاستجمهوری  اختصاص دارد.  

واقعیت آن است که آزادی، حق رأی و انتخابات واقعی از دستاوردهای گرانسنگ انقلاب اسلامی است . رأیدادن در جمهوری اسلامی علاوهبر استیفای حقوق شهروندی و صیانت از قانون اساسی، یک تکلیف و فریضه الهی تلقی میشود و حضرت امام خمینی (رحمتاللهعلیه) معمار کبیر انقلاب اسلامی همواره بر «میزانبودن آراء مردم» بهعنوان معیار در نظام مردمسالاری دینی تأکید کردهاند و رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بر همین سیره و روش تأکید و ابرام داشتهاند. انتخابات در ایران همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.  

هرچه به 24خردادماه 92نزدیک می‌شویم ؛ فضای رقابت سیاسی وانتخاباتی بین گروه‌ها و محافل سیاسی گرم‌ترمی‌شود ، و بازیگران عرصه سیاسی برای اینکه رقابت سیاسی سالمی درنظام دینی به نمایش بگذارند ، باید به مجموعه‌ای از اصول توجه کنند وآن را مراعات کنند . سوال این است که فعالان عرصه سیاسی برای اینکه رقابت سیاسی سالمی داشته باشند . باید به چه شاخصه هاو اصولی در فعالیت ها ورقابت های سیاسی خود توجه کنند ؟

رهبر انقلاب اسلامی؛ طی بیش از دو دهه و قبل از شروع انتخابات مختلف در رهنمودهای خود توجه به قانون وقانون گرایی را همواره به عنوان مهمترین شاخصه و اصول در فعالیت ها مورد تاکید قرار داده اند و در این باره در روزهای اول سال 1392 فرمودند:

"در مسئله‌ی انتخابات و غیر انتخابات، همه باید تسلیم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمکین کنند. آن حوادثی که در سال 88 پیش آمد ــ که برای کشور ضرر داشت و ضایعه‌آفرین بود ــ همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رأی مردم تمکین کنند. ممکن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد که منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمکین کنم. آنچه که اکثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب کردند، باید همه تمکین کنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوکارهای قانونی برای رفع اشکال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهکارهای قانونی استفاده کنند. این که وقتی آنچه که اتفاق افتاده است، برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت کنیم ــ که این در سال 88 اتفاق افتاد ــ یکی از خطاهای جبران‌ناپذیر است. این تجربه‌ای شد برای ملت ما، و ملت ما همیشه در مقابل یک چنین حوادثی خواهد ایستاد." ۱/۱/۱۳۹۲

هنمچنمین رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین رهنمودهای خویش در روز دوشنبه 16 اردیبهشت 92 در دیدار دست اندرکاران انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا، حضور پرشور و عمومی مردم در انتخابات 24 خرداد را مصونیت بخش و تضمین کننده استمرار و پیشرفت کشور خواندند و بر پایبندی نهادهای نظارتی، مجریان و داوطلبان بر رعایت دقیق قانون در همه مراحل تأکید کردند.

مهمترین محورها قانون وقانون گرایی در انتخابات شامل :

- التزام کامل به قانون ، راه اساسی جلوگیری از بروز مشکلات انتخاباتی است.

- آحاد مردم در همه روستاها و شهرها، به دنبال این باشند که هرکس هر حرفی می زند و هر توقعی دارد فقط بر اساس قانون باشد.

- تأکید به مسئولان انتخاباتی برای عمل به مُرّ قانون در همه مراحل از جمله:

- بررسی صلاحیتها.

- برگزاری انتخابات .

- شمارش آرا .

- حفظ آرا و صندوقها و دیگر مراحل .

- همه دست اندرکاران باید با امانت داری کامل، فقط براساس قانون عمل کنند که بحمدالله تاکنون همین جوربوده است.

- یادگیری صبر و تحمل انقلابی، ضرورتی عمومی است

- نباید تعابیر غربی و مادی مثل برنده و بازنده را وارد مباحث انتخاباتی کرد .

- در انتخابات بطور طبیعی انتظار عده ای درباره نامزد مورد نظرشان برآورده نمی شود که باید با رفتار درست، فقط بر مبنای قانون عمل کرد.

- ضرورت دقت در انتخابات 24 خرداد به تأثیرگذاری مثبت یا منفی هر حرف یا اقدام منتخب ملت در اوضاع آتی کشور،

- باید تعهد، تدین، آمادگی، و توانایی ها را دقیق بسنجیم و طبق تشخیص عمل کنیم

- بی تردید هرکس با نیت صادق و برای ادای وظیفه و برای آینده کشور وارد میدان شود، خدا نیز قلب او را هدایت خواهد کرد.

- انتخابات حق و وظیفه مردم است.

- باید صلاحیتها را در کنار هم و بصورت مجموعه ای مورد ملاحظه قرار داد .

می توان همکاری و همدلی مردم و مجریان و ناظرین قوانین و نقش موثر نامزد ها در اجرای بی نقص قانون در انتخابات یازدهم حماسه ای دیگر را در تاریخ پر نقش ایران بنگاریم.

 

امیر عباس بازدید : 3 جمعه 17 خرداد 1392 نظرات (0)

به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، مشروح سخنان نامزدهای ریاست جمهوری در پایان این مرحله از مناظره بدین شرح است:

محسن رضایی : 

دولت ما با یک دست فرهنگ، ادبیات ایستادگی و مقاومت و با دست دیگر فرهنگ، هنر و ادبیات جهاد اقتصادی و جهاد فرهنگی را دنبال می کند. بنابراین گفتمان انقلابی ما ایستادگی از یک سو و جهاد اقتصادی و فرهنگی از سوی دیگر است. 

مسئله دوم این است که فرهنگیان، هنرمندان، معلمین، بازنشستگان، اساتید دانشگاه، بانوان، جوانان و اقوام را به صورت جدی چه در بُعد مادی و چه در بُعد منزلت اجتماعی و معنوی در چارچوب برنامه ای که برای زندگی مردم تهیه کردیم به ان ها رسیدگی خواهیم کرد. 

اصل 15 و 19 را در کشور پیاده می کنم و تبعیض و رشوه را از کشور بیرون می کنیم، قول می دهم دولتی که با خون شهدا ،جانبازان و ایثارگران ارتش قهرمان و سپاه پاسداران پرافتخار، بسیج فداکار و نیروی انتظامی پرتلاش تحویل می گیریم سالم و با امانت کامل و با حفظ ارزش های انقلاب به دولت بعدی تحویل دهم. 

قول می دهم هیچ کس و هیچ چیز را مقدم بر منافع مردم قرار ندهم، قول می دهم راستگویی را از دولت شروع کنم، قول می دهم اخلاق را از دولت شروع کنم، قول می دهم رییس جمهوری مردم باشم، قول می دهم به شعارها و برنامه هایی که دادم عمل کنم و وفادار به میراث گرانبهای حضرت امام و شهدا و جانبازان عزیز باشم. 

ادامه مطلب...

امیر عباس بازدید : 4 جمعه 17 خرداد 1392 نظرات (0)

برنده اولین مناظره انتخاباتی ۸ کاندیدای ریاست جمهوری چه کسی بود؟

اولین مناظره ۸ کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در حالی به پایان رسید که بیش از آنکه بتواند کاندیداها و برنامه هایشان را به مردم بشناساند بیشتر کسالت آور بود و حرف و حدیث های زیادی را به دنبال داشت.

تقریبا همه نامزدها و اکثر مردم از نحوه برگزاری مناظره گله مند بودند چرا که در زمان کوتاه ارائه شده فرصت بسط و گسترش موضوعات مطرح شده و ارائه راهکار اصولی به آن مقدور نبود و انتقاد دیگری به نحوه برگزاری آن و خصوصا بخش دوم مناظره مربوط به سوالات تستی بود که واکنش های زیادی در پی داشت.

اما سوال اینجاست که پس  از این برنامه مردم ملاک های انتخابشان را در کدام کاندیدا بیشتر یافت کردند و چه کسی توانست از این دوئل خسته کننده بیشترین بهره را ببرد. برای پاسخ به این سوال جمع بندی هریک از کاندیدا ها را مرور می کنیم.

 

غرضی: دولت ضد تورم باید به وجود آید

محمد غرضی درباره نحوه برگزاری مناظره ها از دست اندرکاران خواست تا در شیوه برگزاری تجدید نظر کنند. ممکن است در نظر شما برنامه ریزی درست باشد اما باید بازخورد اجتماعی و مطالعات میدانی آن انجام شود و ما بدانیم آیا می توانیم ۵۵ میلیون نفر را به این ترتیب بیاوریم پای صندوق های رای یا خیر.

وی خطاب به حیدری که به وی یادآوری کرد ۵۰ میلیون نفر واجد شرایط رای دادن هستند، گفت: من گفته ام سن رای دهندگان را دو سال پایین می آورم که تعداد می شود ۵۵ میلیون نفر. شما نگران بحث های بین من و شورای نگهبان نباشید.

غرضی گفت: جمع بندی من از مباحث مطرح شده این است که نظریات مشترک ۸ نفر این است که کشور به لحاظ اداره اقتصادی نتوانسته رضایت عامه را جلب کند. ملاحظه کردید که همه بحث ها حول و حوش این مسئله شد که چگونه بتوانیم با تورم مبارزه کنیم، تولید را سامان دهیم، اشتغال ایجادکنیم.

وی ادامه داد: باید دولت ضد تورم به وجود آید.

ادامه مطلب...

امیر عباس بازدید : 16 جمعه 17 خرداد 1392 نظرات (0)

اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به طور رسمی توسط وزارت کشور اعلام شد.

همچنین صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی برای انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ تایید نشد.

براساس بیانیه وزارت کشور، اسامی ۸ کاندیدای نهایی تایید صلاحیت شده برای انتخابات ریاست جمهوری اینده به این شرح است:

۱- محسن رضایی فرزند نجف

۲- غلامعلی حدادعادل فرزند رضا

۳- سعید جلیلی فرزند محمدحسن

۴- حسن روحانی فرزند اسدالله

۵- محمدرضا عارف فرزند میرزا احمد

۶- سیدمحمد غرضی فرزند سیدرضا

۷- محمدباقر قالیباف فرزند حسین

۸- علی‌اکبر ولایتی فرزند علی‌اصغر

افراد ردصلاحیت شده:

همچنین افراد زیر نیز از جمله چهره های مطرح داوطلب کاندیداتوری ریاست جمهوری بودند که صلاحیت آنها از سوی شورای نگهبان احراز نشد:
اکبر هاشمی رفسنجانی، اسفندیار رحیم مشایی، سعیدی‌کیا، کواکبیان، زاکانی، محمدباقر خرازی، منوچهر متکی، صادق واعظ زاده،  علی‌احمدی، حسین نصیرزاده، حسن سبحانی‌نیا، علی فلاحیان، اکبر اعلمی، پرویز کاظمی، ابراهیم اصغرزاده، ابوالحسن نواب، طهماسب مظاهری، مسعود پزشکیان، قدیری ابیانه

*** در ادامه نام کاندیداهای نهایی مطرح شده در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را همراه سوابق و آخرین اظهارنظرهای انتخاباتی خود مشاهده می کنید.

علي اکبر ولايتي:
نماينده دوره اول مجلس
وزير امور خارجه 60 تا 76 
مشاور بين‌الملل رهبر معظم انقلاب 
عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي 
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام

علی‌اکبر ولایتی در ۴ تیر ماه ۱۳۲۴، در رستم آباد، یکی از روستاهای شمیران به دنیا آمد. او پزشک اطفال و فوق تخصص بیماری های عفونی خود را در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا گذراند.
مطب شخصی وی در شهرک غرب تهران واقع است و مدیریت بیمارستان مسیح دانشوری را نیز بر عهده دارد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی معاون وزارت بهداری بود، در دوره اول مجلس به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد و سپس به مدت شانزده سال، در دوره های ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی، به عنوان وزیر خارجه مشغول همکاری بود. پس از سال ۱۳۷۶ به عنوان مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل منصوب شد و تا کنون در این سمت مشغول فعالیت است.
علی اکبر ولایتی از اعضای ائتلاف سه گانه اصولگرایان است که در کنار حداد عادل و محمد باقر قالبیاف به انتخابات یازدهم ورود پیدا خواهد کرد. اعضای ائتلاف سه گانه چندی پیش در نشست خبری خود با تاکید بر پایبندی به ائتلاف از ادامه همکاری های خود تا زمان انتخابات خبر دادند.
علی اکبر ولایتی در این خصوص گفته است: همکاری‌های بنده و جناب آقای قالیباف و آقای حداد ادامه خواهد یافت تا شخصی که بیشترین صلاحیت را برای احراز ریاست جمهوری دارد، که حتی ممکن است خارج از این سه نفر باشد انتخاب شود.

 

امیر عباس بازدید : 7 پنجشنبه 16 خرداد 1392 نظرات (0)

این همانی ضد انقلاب و ضد انتخابات

انتخابات و «ضد» انتخابات در ایران همانند انقلاب و «ضد» انقلاب است . انقلاب و انتخابات در زیست بوم ما با یکدیگر پیوندی وثیق دارند و این جزو دیرینة انقلاب ما است. انقلاب ما به هیچ انقلابی شباهت نداشت، کما اینکه انتخابات ما هم به هیچ انتخاباتی شباهت ندارد. همانطور که انقلاب ما نظریات رایج انقلاب پژوهان جهان را از کارآمدی و قدرت تعمیم و شمولیت علمی تهی ساخت، انتخابات ما نیز چنین می‌کند و هر بار معادلات را دگرگون می‌کند و محاسبات را به هم می‌ریزد. انقلاب اسلامی در «تئوری» و «عمل» و در «خاستگاه» و نیز در «جهت» با دیگر انقلابات جهان متفاوت بود، همانگونه که از نظر رهبری نیز انقلابی نا‌همتراز با دیگر انقلاب‌هاست. نه رهبری «بورژوا» داشت و نه زعیمش «پرولتایاریی» بود و نه آنگونه که برخی می‌نمایند حکیمش «کاریزماتیک» بود، چه اینکه رهبری انقلاب اسلامی، اعطایی«غیر» نبود، «شورایی» هم نبود، «تفویضی» نبود، زیرا «کودتایی» نبود، «شورشی» نبود، یا «جنبشی» نبود، اعم از اینکه «انقلابی» باشد یا «اصلاحی»، جنبشی در طراز «جنبش‌های اجتماعی» باشد یا «نیروی مقاومت»، بلکه «انقلاب جان» بود، یاهمان بود که او می‌گفت؛ «انفجارنور» بود از این روی نقطة عزیمت انقلاب ما نه «مارکسی» بود نه «وبری» و نه «پاره‌تویی» و نه تبیین ابتذال یافتة «فرویدیسمی»، وانگهی هیچ سنخیتی هم به مراحل سه‌گانه آگوست کنتی هم ندارد چه این که وقوع‌اش در مراتب پیشین مرحلة سوم و آرمانی «کنتی» هم، مهمل بودن نظریه اش را به اثبات رسانید نه مهمل بودن گزاره‌های دینی را، نه به من خود بنیاد «دکارتی» رسید و نه تن به عرفی‌گرایی داد و نه در معنای منهای معنای «عرفای لیبرال» و «اخلاقیون سکولار» و دین ستیز زمین‌گیر شد. نمی‌توان تردید کرد که چنین انقلابی به یُمن انتخاباتی هم تبار و هم شجره با اصل خویش، وقت و بی وقت از «قوه» به «فعل» رسید؛ پس اکنون نیز بیراه نیست که اگر «ضد انقلاب» نتوانست از ضدّیت خود با انقلاب طرفی بر بندد به ضد انتخابات روی آورد .به راستی چه اکسیری در انتخابات ایران انقلابی وجود دارد که نه امام خمینی (ره) اجازه داد این فریضه ملّی یک روز پس و پیش شود و نه ضد انتخاباتی‌ها توانستند برای حتی یک ساعت پس و پیش کردن وقت انتخابات از سدّ سدید امام خامنه‌ای بگذرند. گو اینکه در این سامان سیاسی «وقت» انتخابات با «افق» انقلاب اسلامی تنظیم شده است.


انتخابات؛ کرسی آزاد اندیشی ملّی در انقلاب اسلامی

اجمالاً آنچه که به رأی‌العین می‌توان گفت این است که انتخاباتِ انقلاب اسلامی، کرسی آزاد اندیشی نظام امامت – امت می‌باشد که قریب به چهل سال بر روی یک نظریة علمی استوار است. بدین گونه که هر انتخاباتی بمثابه یک کارگاه بزرگ علمی – آموزشی تبلور پیدا کرده و ظرفیت های سیاسی و اجتماعی ملّت را و نظام سیاسی و قانون اساسی را به بحث گذارد. کرسی‌‌ای از آزاد اندیشی که نظریة مردم سالاری دینی را به اقتراح همگانی و ملّی رسانید، در ظرف بزرگ این کرسی ملّی، احدی از مردمان در ابراز نظر و نقّادی و مخالفت و یا حتّی تحریم آن به لکنت زبان نیافتاد، آزاد اندیشی‌‌ای که در آن جای هیچ فرقه‌ای و قومیتی یا خرده فرهنگی و حتّی جای هیچ اقلیتی مذهبی‌ تنگ نشد و باب دیالوگ در آن مسدود نگردید، اکثریت پیروز هم هرگز قادر نشدند در سیر تطّور و تحّول انتخابات در انقلاب اسلامی به پی‌ریزی «استبداد دموکراتیک» رهنمون شوند، معنا و مفهوم مدعای فوق آن است که امامین شریفین؛ خمینی (ره) و خامنه ای مدظله‌العالی از حیث روشی اوّلاً انقلاب را و انتخابات را در حوزة نظر و عمل متّحد ساختند و هر بار با شجاعت و صلابتی حکیمانه «مشروعیت» نظام سیاسی را از دالان کرسی آزاد اندیشی و صندوق سر به مُهر رأی ملّی به «مقبولیت» دلالت نمودند. ثانیاً کارگاهی آموزشی را در گسترة ملّی دایر کردند که «یاد دادنِ فهم کردنِ» «ذات» و «عوارض» انتخابات، سر فصل درسی آن بود؛ کلاس درسی از انتخابات که نه سیل و زلزله و حوادث طبیعی آن را کم فروغ کرد و نه بمب گذاری های منافقین خلق. از موشک های اسکاد و از پرنده های جنگی سوخوی روسی و میراژ فرانسوی و جنگنده های آمریکایی هم کاری برنیامد، آزاد اندیشی‌‌ای که صندوق رأی و نظرش حتّی از جنگجویان بسیجی، سپاهی و ارتشی تا خط مقدم نبرد با دشمن هم پرسش می‌کرد. عجیب اینکه در این آزاد اندیشی، نظریه‌پردازی و تمرین مردم سالاری، امام خمینی (ره) با اینکه قامتی فقاهتی و ولایتی دارد امّا در این کارگاه ملّی وجهی فیلسوفانه در روح و کالبد ملّت می‌دمد و خواستار اجتهاد و فهم عقلانی سیاست، انتخابات و صندوق رأی از سوی ملّت می‌شود؛ ولایت فقیهانه‌ای که دنبال رشادت ملّی است و رشید بودن را فکور بودن، سیاسی بودن و مرد زمان خود بودن تفسیر می‌نماید .


ضد دموکراسی آتنی- آمریکایی و ولی‌اللهیِ جمهور در ایران

با این وصف فلسفة این انتخابات با فلسفة انقلاب اسلامی معنا می‌یابد و در معرفت شناسی همین انقلاب تبیین می‌شود. همانگونه که انقلاب متعلق به همه بود، انتخابات هم به همه تعلّق دارد و قیمومیت ناپذیر است، انتخابات انقلاب اسلامی نه انتخاباتی همانند «دموکراسی آتنی» زمانة سقراط است که طبقاتی، اشرافی و نژادپرستانه بود که جام زهر را به آن معلّم فضیلت نوشانید و نه همانند «لیبرال دموکراسی» کنونی است که ممکن است به جمهوری دلقک‌ها در ایتالیای پس از برلوسکونی بیانجامد، بلکه به انقلاب خودمان شباهت دارد، انتخاباتی که در ذات خود از نوعی «دیالکتیک» و «حکمت» برخوردار است، ذاتاً رو به جلو «صیرورت» دارد. اگر «بنی صدر» پدید آید، و بخواهد با گارد آهنین و سوفسطاییان مسلّح، خالق الیگارشی لیبرال شود فلسفه انقلاب اسلامی « صیر» می یابد تا به «رجایی» برسد و اگر او بدست آدمکشان ضد دموکراسی کشته شود راه رجاء بسته نمی ماند، دوم خرداد و سوم تیر و بیست و دوی خرداد نیز از همین سنخ‌اند. ما جبری مسلک نیستیم و به اجتهاد سیاسی مردمان می اندیشیم اما در سیاست به نظریۀ «استخلافی قدرت» معتقدیم که ذیل فاعلیت بالتسخیر الهیّه به مهندسی سیاست و انتخابات پرداخته می شود، زیرا همۀ امور بدست خدا تدبیر می شود، پس سکولاریته انتخابات در ایران پسا انقلاب نیز ضد انتخابات است. در این صورت از آریستوکراسی آتنی و کارتل های راهبر لیبرال دموکراسی مورد اعتنای رورتی باکی نیست. کما اینکه از ضد انتخاباتی های وطنی هم هراسی بردل نیست. اگر انقلاب ما، انقلاب جان و بروزش انفجار نور بود، انتخابات ما هم بدلیل سیر در حوزۀ « حق» و « تکلیف» قابل تقلیل به انتخابات مکانیکی و فرمایشی نیست. حق مردم است چون امر سیاست و اجتماع بدون مردم متحقق نمی شود. و به جمهوری آرسیتوکرات ها و تکنوکرات ها منجر نمی شود چون تمام حجّت جمهوریت، شریعت است، چون « اسلام‌ولیّ بالاصالۀ جمهور» است.


جنود ضد انقلاب بمثابه جنود ضد انتخابات

در این صورت همانند شناخت ضدهای انقلاب باید به شناسایی «ضدهای» انتخابات مبادرت کرد. علاوه بر اینکه سکولار کردن انتخابات بزرگترین ضد انتخابات است باید دانست که مهندسی انتخابات از سوی رجال و احزاب از دیگر اضداد انتخابات می باشد وانگهی اگر نبودِ احزاب بومی را بهانه کنیم و قبل از اذن ملّی انتخابات، بخصوص انتخاب رئیس جمهور « اسلامی » را مرهون دانش و تفقّه رجال بنامیم باز در برابر نظریۀ آزمون شدۀ مردم سالاری دینی اجتهادی مقابل نصّ کرده ایم. چه اینکه در تئوری امامت – امّت، اشراف، نخبگان، صاحب منصبان، آقازادگان و ... موجد حق نیستند، حقانیت انتخاب رئیس جمهور نه به ائتلاف احزاب است و نه به ائتلاف رجال، بلکه تنها سنحه انتخابات، انقلاب اسلامی است و او که ولایت دارد فقط اسلام است، اسلام راستین نیز، اسلام اشرافیت، اسلام اباسفیان، اسلام معاویه و اسلام یک طبقه نیست. بلکه اسلام ابوذر، اسلام سلمان، اسلام مقداد و در یک کلام اسلام علی (ع) و رسول خدا (ص) است که فقط یک اسلام است، گو اینکه بنا به قول علّامه شهید مطهری اینها ملاکی نیست که متغیّر و متبدّل شود، زیرا هیچ وقت فلسفۀ تاریخ حکم نخواهد داد که ملاک اباذری و ملاکات سلمانی و سفیانی و اموی جا به جا شده است. پس نمی توان در مدت مانده به روز تعیین سرنوشت از سوی ملّت با ملاک های پوزیتیوسیتی و تجربه گرایی و اعداد ریاضی، انتخابات حق محورانه و مشارکت تکلیف مدارانه را تفسیر به رأی کرد در این صورت کارتل ها و کمپانی ها بر ویژگی های انسان متعالیه شرافت می یابندو اگر چنین شد این سیاست و این سنخ از قدرت، نه سیاست و قدرتی متعالیه و استخلافی بلکه سیاست و قدرتی در تراز دموکراسی آتنی و لیبرال دموکراسی کنونی است. برخی خیال می کنند ائتلاف‌ها چون صرفاً در کمند افرادی معدود قرار دارد ضد انتخابات است و اگر حصرها برداشته شود و ریاضیات ائتلاف‌ها گسترده تر شود «سنتز انتخابات» مشروعیت خواهد یافت! هرگز چنین نیست، بلکه ائتلاف ها از آن روی ضد انتخابات است که فی حد ذاته سودای فتح صندوق ها را در ذهن می پروراند، در حالی که انقلاب، انفجار نور بود و نور در اینجا ضد ظلمت است ظلمت کده ها و تاریک خانه ها و محفل ها یا خانه های تیمی در نظر سازی‌ها همان ضد انتخابات اند. انتخابات در اینجا باید از دالان آگاهی، دانش، تحلیل، تذکر و سیاست عقلانی عبور کند. ضمناً او که می گوید همه به «ائتلاف» بپیوندند چگونه و از کدامین منبع، حقّانیت ائتلاف ها را فریاد می کند. صد البته انتخابات به ائتلاف ها نیازمند است، امّا ائتلاف احزاب و تشکل‌های پنج، شش‌نفره و تبدیل این حرکت سوداگرانه به گفتمان غالب، فاقد «اعتبار» رایج است. ائتلاف‌ها و بیانیه‌ها باید در ظرف جمهور تکوین یابد در غیر این صورت موجد دیکتاتوری افراد، احزاب و تشکل‌ها است و فقط و فقط برای مهندسی «سهم» اعلام موجودیت می‌نماید. او هم که فریادگر «انتخابات آزاد» است و از پیش در حال جنایت متافیزیکی دیگری در حق سرمایۀ اجتماعی انقلاب اسلامی است نیز از چه روی و با کدامین برهان، تنیدگی و دیرینگی انتخابات و انقلاب ملّت را به تاراج اجنبی می سپرد. یا آنها که از هم اکنون به جای بازگشت به دامان ملّت به طراحی انتشار بیانیه و تحمیل افراد خاص بر نظام روی آورده اند از چه روی به جای جدایی صف خویش از صف دشمنان ملّت فرافکنی می کنند و مجدداً ضد انتخابات عمل می کنند، با اندک دقتی می توان انتخابات و ضد انتخابات را در دیرینه شناسی انقلاب جستجو کرد. بی.بی.سی ضد انقلاب و ضد انتخابات است.VOA ، سی. ان. ان، فاکس نیوز ضد انتخابات اند. مضحک ترین حرف ضد انتخاباتی این است که ملّت اجازه دهد تا در خانۀ انتخاباتی خود از سوی نمایندگان و یا مزدوران آمریکایی و صهیونیستی به چالش کشیده شود پاکدستی نظام به تقلّب و آلودگی متهم گردد. و مضحک تر از آن این است که متهم کنندگان نظام به جنایات تقلب دوباره با سازوکار همان نظام سودای انتخابات بنمایند صد البته این قدرت انتخابات انقلاب اسلامی است که براندازان و کودتاچیان را در خود هضم می‌کند و آنها را به انتخابات، وزن‌کشی و رفراندوم‌های بسیاری می‌کشاند، امّا بنا به فتوای عقل نمی‌توان مجدداً به سران فتنه اعتماد کرد. پس فلسفۀ انتخاباتی ایران آمیخته با «حقّ» و «تکلیف» است. انتخابات ما قیومیت ناپذیر است همانطور که از پیش مکلّف شد فتنه ناپذیر باشد. از این رو  رفتارهای قیّم مآبانه و حرف های پارتیزانی، ژست های اپوزسیونی و فتنه انگیزاننده، همه و همه ضد انتخابات اند، پخش پول ضد انتخابات است، میل قوة مجریه به تأسیس حزب برای بسط زمانی خود و مهندسی افکار، ضد انتخابات است همانطور که دخالت دو قوة دیگر در قوای عقلانیت و اجتهاد مردم ضد انتخابات است. تخریب کاندیدای رقیب ضد انتخابات است کما اینکه انقلاب اسلامی معرّف به «غیر» نیست بلکه «اثباتی» است، پس انتخابات انقلاب اسلامی، «اثبات» است. رپرتاژهای یک سویه تلویزیون برای افراد خاص ضد انتخابات است.  همانطور که فریب و شارلاتانیزم ضد انتخابات اند. فتنه، انحراف، التقاط و عمران نمایی و ... همه و همه جزو جنود ضد انتخابات اند، ضد انتخابات در همه جا می روید؛ در دانشگاه، در حوزه، در حزب در نهاد انقلابی در دولت، در مجلس، در قضا و در هر جا که فرعون خفتة درون سربرآرد. آن چیزی که قادر است جمع اضداد را از ضدیّت با انقلاب و انتخابات تهی سازد همانا اسلام راستین و اسلام ناب محمدی (ص) و انقلاب اسلامی است، چه اینکه به قول سید شهیدان اهل قلم، انقلاب اسلامی بعثت دگربارۀ انسان است. انقلاب اسلامی اسم رمز انتخابات و کارگاه آموزشی ضد انتخابات است. در فلسفۀ انقلاب اسلامی نمی توان بنا به حکم تکنوکرات ها تهران را بر پیرامون ترجیح داد و بر قدرت بلع و هضم آن افزود و قبیله و طبقة نو کیسه را برای راه‌اندازی ماشین رأی خود، به راه انداخت. و هم نمی توان بنا به فتوای تمامیت خواهان موسوم به اصلاح طلب بخاطر شکست در کرسی آزاد اندیشی مردم سالاری دینی، رأی تهران را از آرای مردمان ایلام و خراسان و آذربایجان و سیستان و بلوچستان برتری بخشید و یا حتی در تهران آرای برخی بوتیک داران و برج داران و بورژواهای نوکیسه و صاحبان ثروت های باد آوردۀ محلات با اصل و نسب تجریش و فرمانیه ونک را بر آرای غیور مردان و شیرزنان میدان خراسان، میدان شهداء، ری و اسلام شهر و رباط کریم رجحان داد. اینها که بر شمردیم ضد انتخابات است، نامۀ بی سلام به علی زمان همان زیاده خواهی عالیجنابان طلحه و زبیر است. بازی آقازادگی برای بر هم زدن آزاد اندیشی ملّی ضد انتخابات است،


ضدیت «شه نازی» و «شه بانویی» با نظریة مردم سالاری دینی

زیاده گویی های همسران رجال، پای صندوق های رأی نه ضد انتخابات که جنایت انتخاباتی است، مگر فلسفۀ انقلاب اسلامی برهم زننده بازی شه بانوهای سلطنت نشد پس اگر چنین است مگر می توان از موضع شه بانویی کارگزاران دعوت به آشوب کرد. انقلاب کردیم تا «شه بانو» و «اشرف» و «شهناز» بجای کارگران و کشاورزان و مستضعفان حکم نکنند و مانور قدرت سر ندهند، پس شه نازی و شه بانویی در مردم سالاری اسلامی ضد انتخابات اند زیرا باید گفت اساساً نسبیّت و سببیّت در انقلاب اسلامی جایی ندارد. جریان سازی های سه گانۀ زر و زور و تزویر بی کم و کاست جزو جنود ضد انقلاب و از لشگریان ضد انتخابات اند. او که در اوج تجاوز دشمن به میهن و در کشاکش رنج مدافعین وطن و فاتحان فاو، خویش را در قامت «کاندیدای ضد جنگ» انتخابات معرفی می‌نمود بی شک نه ضد جنگ که ضد انتخابات و از لشگریان دشمن بود کما اینکه کسی که در زمانۀ تحریم دشمن غدّار و هزار نیرنگ ضد مردمی اش دم از مذاکره زند یا آماده نمایاندن خود به عنوان کاندیدای ضد تحریم تنش زدای انتخابات باشد بی شک بویی از فضیلت و انصاف و جوانمردی نبرده و فقط و فقط تزویر آموخته است. یا او که در اوج صیرورت انقلاب اسلامی و عبورش از ارتجاع مدرن، مرتجع می‌شود و بنام «ثبات» و به اسم «وحدت»، از دولت ائتلافی دم می‌زند و همه کس و همه جور آدم را در دولت وحدت ملّی فهرست می‌کند او با امسال 35 سال است که از تحول و تکامل انقلاب عقب مانده است. یا اوکه بی اعتنا به فلسفۀ انقلاب اسلامی حکم حجاب را به مذبح سکولاریسم و هیجان و طمع برخی رأی دهندگان می کشاند و رقبای مکتبی خود را به تحجّر و قشریّت دینی منتسب، متهم می کند او نیز خارج از ضوابط نقّادی کرسی ملّی آزاد اندیشی در نظریه مردم سالاری دینی عمل کرده و در قامت یک اپورتونیست ناشی ظاهر شده است، چون دیانت و شریعت مردم به حکم ولایت الهّیه، انتخابات بردار نیست پس «ضد» انقلاب و «ضد» انتخابات است.

(سرمقاله دکترمجتبی زارعی (ویژ‌ه‌نامه انتخاباتی شماره اسفند ماهنامه اصولگرا


امیر عباس بازدید : 8 پنجشنبه 16 خرداد 1392 نظرات (0)

حماسه سیاسی در راه است

ورزش ایران؛ رحلت امام(ره) و انتخابات

 

با رسیدن به نیمه های ماه خرداد حال هوای کشورمان بیشتر ازقبل با امام راحل عجین می شود. روزهای چهارده وپانزده خرداد عاشقان انقلاب اسلامی را با افکار و اندیشه های امام خمینی(ره) پیوند زده اند.

در این ایام همه اقشار مردم با یادآوری خاطرات امام عزیز روزگار را سپری می کنند و حق آن است تا ورزش  به عنوان یک پدیده اجنماعی در این مسیر حرکت کند.

اگرچه در این روزها شاهد حرکت های جسته و گریخته ای در ورزش هستیم اما سوگمندانه باید گفت این حرکت ها با این رویداد بزرگ همگام نیست. در حقیقت ورزشی و ورزشی ها به ویژه مسئولان امر هیچگاه حق مطلب رادراین باره ادا نمی کنند و هر سال این اتفاق بدتر از سال پیش در حال انجام است. از قدیم گفته اند که حرمت مسجد به متولی اش است.  اگرمسئولان امر که می دانند این جایگاه را به برکت امام خمینی (ره) و حرکت مردم به دست آورده اند این را ارج ننهند هم به خود و هم به شهدا جفا کرده اند.

دادن یک بیانیه تکراری؛ حضور معمولی در مراسم راهپیمایی و گرفتن عکس با چند رزمی کار که پای ثابت راهپیمایی هستند نباید همه اقدامات فرهنگی و ارزشی در ورزش در این خصوص باشد.

بدون تردید با استفاده از چنین ایام و مناسبتها می توان کارهای فرهنگی در ورزش را اشاعه داد. جوانان را با واقعیت های انقلاب اسلامی ، اندیشه های معمار انقلاب آشنا ساخت. بی توجهی به چنین رویدادهای مهم باعث می شود تا آشنایی نسل تازه ما با آرمان های بنیادگذار جمهوری اسلامی کم رنگ تر شود و این گناهی نابخشودنی برای متولیان امرورزش خواهد بود.

علاوه بر این طی سالهای اخیر این ایام با بحث انتخابات ریاست جمهوری پیوند خورده است و متاسفانه متولیان ورزش در این باره نیز بی توجه هستند. اوج توجه به این رویداد مهم نیز در جهت گیری مسئولان به سوی کاندیدای مورد نظرشان است که می توان به آن یک خواسته شخصی و نه عمومی اتلاق کرد.

ورزش با دامنه فراگیرش در این دو باب باید فعال تر از این باشد. کمی برنامه ریزی تلاش و دقت نظر می تواند جامعه ورزش را در این ایام به جامعه ای پویا تبدیل کند. متاسفانه این روزها این جامعه به تماشاگری صرف بدل شده و این توان بزرگ به شکل مجتمع از خود حرکتی نشان نمی دهد.

برگزاری مسابقات و سمینارهای فرهنگی ورزشی، برگزاری اجتماعاتی برای یکدست کردن ورزشی ها در راه انتخاب کاندیدای اصلح برای ورزش کمترین کاری است که باید صورت پذیرد. وقتی کاندیداهای ریاست جمهوری در این روزها برای بهره برداری از شهرت ورزشکاران و همراه کردن آنان پیشقدم هستند چرا نباید اهالی ورزش از این توان برای حل مشکلات عدیده خود بهره ببرند؟

ورزش با دامنه فراگیرش در این دو باب باید فعال تر از این باشد. کمی برنامه ریزی تلاش و دقت نظر می تواند جامعه ورزش را در این ایام به جامعه ای پویا تبدیل کند. آیا نمی توان در این خصوص برنامه داشت؟

فدراسیون ها، هیات های ورزشی، باشگاه ها ، رسانه های ورزشی ، انجمن های مختلف مرتبط با ورزش و همه اعضای ورزش در باره این دو اتفاق مهم خرداد ماه وظایف سنگینی بر دوش دارند. هماهنگی بین این تشکیلات و استفاده از فرصت موجود نه تنها عمل به وظایفه انقلابی است بلکه منافعی هم برای این جامعه در بر خواهد داشت.

در آستانه چهاردهم و پانزدهم خرداد یاد شهدا، امام شهدا را گرامی می داریم و ضمن دعوت جامعه ورزش به حضوری موثر در گرامیداشت این ایام امیدواریم ورزشی ها چون همیشه در روز انتخابات ریاست جمهوری حماسه سیاسی بزرگی رقم بزنند. این حرکت مشت محکمی بر دهان یاوه گویانی است که همچنان منتظر تزلزل مردم ایران برای رسیدن به منافع شخصی خود هستند؛ می باشد.

خوشبختانه ورزش ایران با کسب افتخارات قابل توجه پس از انقلاب اسلامی گام های بزرگی برداشته اما ناگفته پیداست که توان بالقوه ما بالاتر از این است که باید با همتی بلند به فعل تبدیل شود.

 ورزش ایران؛ بهمن اسدی

بخش ورزشی تبیان

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 6
  • بازدید کلی : 220